سلام
مدت هاست یه سوال ذهنمو درگیر خودش کرده و جوابی براش پیدا نمیکنم
سوالم اینه که وقتی یه غمی داری یه غصه ای داری یا حتی خشم و عصبانیت و نارضایتی، باید به کسی بگی؟؟؟ باید درموردش حرف بزنی؟
حتی اگه یه آدم مورد اعتماد پیدا نکردی مثل امام علی علیه السلام باید بری به چاه بگی؟؟؟
اینکه ایشون این کار رو کردن شاید خودش دلیل بزرگی هست که باید گفت باید به زبون آورد تا روح آدم سبک بشه و راحت بشه
نمیدونم استاد هلاکویی رو میشناسید یا نه و قبول دارید یا نه ایشون هم میگن فروخوردن خشم و غصه کار اشتباهی هست باید نمیدونم تغییرش داد و تخلیه کرد دقیقش یادم نیست چی میگفتن (من خودم ایشون رو نمیپسندم از نظر اعتقادی ولی میدونم معلومات خوبی دارن و اگه قابل استفاده باشه استفاده میکنم در همین حد فقط)
ولی نظر شخصی خودم همیشه این بوده که نباید گفت
فکر میکنم وقتی بازگو بشه انگار یه زخمی هست که روش میبنده هی میایم اینو باز میکنیم زخم از سر میشه
بعضی وقتا میبینم حالم خیلی بده و میدونم دلیلش این رفتار زشتی بوده که دیدم و تحملش برام سخت بوده و میدونم که نمیتونم تغییرش بدم پس قراره باز این رفتار رو ببینم
فکر میکنم اگه با کسی حرف بزنم حالم انقدر بد نمیمونه و شاید خالی بشم
بعد به خودم میگم فکر دیگران رو درمورد اون آدم خراب میکنم هیچ فایده ای که نداره هیچ کس دیگه هم نمیتونه تغییری ایجاد کنه و همینیه که هست
یعنی تنها راهی که میبینم صبوری هست
بهرحال که وقتی اومدم سر بزنم به وبلاگم دیدم پست آخرم این بوده که
خیلی احساس خوشبختی میکنم
یه هفته از اون پست نمیگذره
ولی هیچ خبری از اون احساس نیست
به جاش حس میکنم حسابی هرمون هام بهم ریخته که انقدر کم طاقت شدم
باید برم یه کم قرآن بخونم بغلش کنم و وبوسش کنم و چند قطره اشک رو جلدش بریزم حتما حالم خوب میشه
به یاد خدا باشید…
داعی الی الله
آخرین نظرات