یه خاطره خیلی کم رنگ و قدیمی دارم که مال حدود 7 سالگیم هست. یادمه یه اتاق 3 در 4 داشتیم که موقع خواب که تشک می انداختیم کل اتاق پر از تشک می شد و خیلی جالب بود. یادمه بابا و داداشم روی تشک خوابیده بودن منم اومدم و روی زمین سفت، روی موکت خوابیدم و تازه چقدرم خوشحال بودم! به سختی می شد یه ذره موکت پیدا کرد کل اتاق پر از تشک بود فقط یه تیکه کوچیک موکت پیدا بود.
بابام گفتن چرا اونجا خوابیدی؟ نمیدونستم چرا اونجا رو برای خوابیدن انتخاب کردم و حال نداشتم بلند شم. بابام گفتن بیا اینجا روی تشک ببین چقدر نرمه؛ منم رفتم روی تشک ولی اون حس خوبی که روی اون زمین سفت داشتم روی تشک نداشتم. نمی دونم چرا؟! الان حدود بیست سال هست که این برام سواله که چرا اگه بهم یاد نداده بودن که برای خوابیدن جاهای نرم رو انتخاب کنم ترجیح می دادم یه جای سفت بخوابم؟! واقعا چرا؟
الان پسرم حدود یک سالش هست و چاردست و پا می ره. چون خیلی بد خواب هست مجبوریم روی تشک و روی زمین بخوابیم. این خاطره رو با دیدن کارهای پسرم یادم افتاد اونم موکت رو برای خوابیدن انتخاب می کنه. البته وقتی بخواد خواب بره سر جای خودش می خوابه ولی به جز اون همیشه روی موکت یا فرش دراز می کشه و یه لبخندی می زنه که منو یاد اون حس خوب 7 سالگیم میندازه.
شما هم اینجوری هستید؟ یا فقط ما اینجوریم!
فحش ندیدا، دیوونه نیستیم فقط دوست داریم یه کم جای سفت دراز بکشیم البته روی شکم، نه روی استخوان های سفت کمر! نمی دونم چی بگم که کارم رو عاقلانه تر نشون بدم. همینیه که هست! من و پسرم رو موکت می خوابیم خیلیم ماه و گُلیم…
به یاد خدا باشید…
داعی الی الله
https://daee.kowsarblog.ir/
آخرین نظرات